نوشته شده توسط : magy

اگر قلبم را شکستی اشکالی ندارد

اگر بی تو تنهام اشکالی ندارد

اگر بی تو همچون مردابم اشکالی ندارد

اگر دستام بی تو سرد است اشکالی ندارد

اگر چشمام بی تو خون است اشکالی ندارد

برایم قطره ای اشک نریز

دلم را خراشیدی اشکالی ندارد

اگر مردم اشکالی ندارد

 



:: بازدید از این مطلب : 1748
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 ارديبهشت 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : magy



عشق تو
شوخي زيبايي بود که خداوند با قلب من کرد !
زيبا بود
امّا
... شوخي بود !
... ... حالا . . .
تو بي تقصيري !
خداي تو هم بي تقصير است !
من تاوان اشتباه خود را پس ميدهم . . . !
تمام اين تنهايي
تاوان « جدّي گرفتن آن شوخي » است



:: بازدید از این مطلب : 1568
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 ارديبهشت 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : magy

چقدر ناراحت و غمگینم

از نگاه خسته و ناتوان پدر

از دست های پینه زده

از ناله های شبانه دگر

بغض سنگین به اندازه دریا

سد می کند راه گلویم را

گریه می کنم به حال زار پدر

برای او که مریض است این شب ها

چقدر مادر پیر و شکسته شده

همپای پدر می کشد این دردها

زندگی خلاصه شده در این حرف

درد و رنج و سختی فردا

امید از زندگی رخت بسته

در خانه مرده این کبوتر خسته آه...



:: بازدید از این مطلب : 1948
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 ارديبهشت 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : magy

چقدر سخت این روز های تلخ می گذرد

خاطرات گذشته از جلوی چشمانم می گذرد

درک می کنم اشتباه کرده ام زجر می کشم

مشکلی نیست این روز ها هم می گذرد

تنها از خود سوال می کنم چراااااااااا ؟ ؟ ؟

این سوال های بی پاسخ از ذهنم می گذرد

رفتی و به حال من بیچاره می خندی

اما بدان که این سرخوشی ها هم می گذرد

گویند کوه به کوه نرسد اما ادم چرا

مطمئن باش روزی وجودم از کنارت می گذرد

حال نمی دانم گریه کردنم بهر چیست

اشک می ریزم و از گونه هایم می گذرد

سخت درگیر فراموش کردن و از یاد بردنم

چقدر سخت این روز های تلخ می گذرد



:: بازدید از این مطلب : 1757
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 ارديبهشت 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : magy

رفتنت قشنگ بود اما باورم نمی شود

آن حرف های عاشقانه چرند بود باورم نمی شود

روز های خوب مرا گرفتی به چه قیمتی

تمام نگاهت گزند بود باورم نمی شود

لحظه لحظه عاشقت می شدم افسوس

غافل از آن دست که چنگ بود باورم نمی شود 

علی قهرمانی



:: بازدید از این مطلب : 1477
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 ارديبهشت 1392 | نظرات ()